جدول جو
جدول جو

معنی چال کش - جستجوی لغت در جدول جو

چال کش
(کُ)
دهی است از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار که در 12 هزارگزی باختر شهسوار و 3 هزارگزی جنوب راه قدیم شهسوار به رامسر واقع شده. دامنه ای است معتدل و مرطوب و مالاریایی که 555 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه لنگرود و محصولش برنج و مرکبات و چای میباشد. شغل اهالی زراعت است و این محل دارای دبستان و کارخانه برنج کوبی و چند باب دکان میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چالیکی
تصویر چالیکی
ویژگی کسی که با چالیک بازی می کند، برای مثال طفلی ست سخن گفتن، مردی ست خمش کردن / تو رستم چالاکی نی کودک چالیکی (مولوی۲ - ۱۰۲۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چراغ کش
تصویر چراغ کش
آنکه چراغ را بکشد و خاموش کند، کنایه از کسی که چراغ را خاموش کند تا در تاریکی عمل شنیع انجام دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاه کن
تصویر چاه کن
کسی که پیشه اش کندن چاه یا لای روبی کاریز است، چاه کن، مقنی، کسی که چاه مستراح را خالی می کند، بیشتر در معنای دوم استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاک کش
تصویر خاک کش
تخته ای که کشاورزان با آن زمین شیارکرده را هموار می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاقوکش
تصویر چاقوکش
کسی که چاقو بکشد و به دیگری زخم بزند، آنکه با چاقو به مردم حمله کند، آنکه با چاقوکشی و تهدید مردم از آن ها باج بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ کَ)
چاهی به نخشب که حکیم بن عطا از آن ماهی برآورد. رجوع به حکیم بن عطا و ماه سیام و ماه کاشغر و ماه کش و کش شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی جزءدهستان حومه بخش لشت نشاء شهرستان رشت که در 2000 گزی شمال لشت نشاء واقع شده جلگه ای است مرطوب و مالاریائی، 150 تن سکنه دارد. آبش از نورود و توشاجوی سفیدرود و محصولش برنج و صیفی و شغل اهالی زراعت میباشد وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خاک کش
تصویر خاک کش
تخته ای که کشاورزان با آن زمین را شیار می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعل کش
تصویر لعل کش
لالکش حمل کننده لعل
فرهنگ لغت هوشیار
دردی کش، شرابخوار: بهار گشت و هوا مژده شراب رساند زمین میکده رالای کش باب رساند. (دانش آنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار کش
تصویر تار کش
مفتول کش
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که بمراد و مقصود رسیده آنکه بکام دل زندگی کند کامیاب مقابل نا کام: (نا کسان پیشگاه و کامروا فاضن دور مانده وین عجب است) (جامع الحکمتین)، عیاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاه کن
تصویر چاه کن
مقنی، کسی که کارش چاه کندن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاقو کش
تصویر چاقو کش
آنکه با چاقو بمردم حمله کند، شریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد کش
تصویر باد کش
باد شکن، داروئی است که نفخ شکم را بنشاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاقوکش
تصویر چاقوکش
((کِ))
کسی که دیگران را با چاقو تهدید می کند، کسی که خرج خود را از راه زد و خورد و تهدید دیگران به وسیله چاقو تأمین می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حال که
تصویر حال که
اکنون که، اکنون که حالا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چاه کن
تصویر چاه کن
مقنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
Agility, Artfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilité, habileté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
گونه ای بازی با گردو، حوزه شرقی زیرآب سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
حمل کننده ی سرشاخه ها
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی
از روستاهای توابع تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
آستین اضافی که در مزارع به دست کشند، فنی در کشتی، تندیر مال
فرهنگ گویش مازندرانی
نام جنگلی در نزدیکی روستای ویسر شهرستان نوشهر، زمینی کم
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
Beweglichkeit, Kunstfertigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
спритність , хитрість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
zwinność, przebiegłość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
敏捷性 , 灵巧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilidade, astúcia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilità, astuzia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilidad, astucia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
ловкость , хитрость
دیکشنری فارسی به روسی